پیامبر اکرم (ص) در حدیثی میفرمایند: «یَخرجُ ناسٌ من المشرق فَیُوَطّئُونَ لِلمهدی سلطانَه»؛ مردمی از مشرق زمین (ایران) به پا می خیزند وبرای حکومت مهدی (عج) زمینهسازی میکنند. (سنن ابن ماجه \ ج ۲ ص ۱۳۶۸- کنزل العمال ح ۳۸۶۵)
در همین رابطه امام خمینی (ره) اشاره میکنند: شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او … امید است که این انقلاب جرقه و بارقهای الهی باشد که انفجاری عظیم بر تودههای زیر ستم ایجاد نماید و به طلوع فجر انقلاب مبارک حضرت بقیه الله ارواحنا لمقدمه الفداه منتهی شود. (صحیفه نور، ج ۱۵،ص۶۲)
معنای تربیت
واژه «تربیت» در لغت به معنای پروردن، پروراندن، آموختن و پروردن کودک تا هنگام بالغ شدن، آداب و اخلاق را به کسی آموختن ، به کار رفته است. اما از نظر اصطلاح عبارت است از پرورش دادن؛ یعنی استعدادهای درونی را که بالقوه در یک شیء موجود است به فعلیت در آوردن و پروراندن و لهذا تربیت در مورد جانداران یعنی گیاه ، حیوان و انسان صادق است. لذا میتوان گفت که تربیت عبارت است از فعالیتی منظم و مستمر در جهت کمک به رشد جسمانی، شناختی، اخلاقی، اجتماعی، عاطفی و به طور کلی پرورش و شکوفایی استعدادهای متربی که نتیجه آن در شخصیت متربی به ویژه در رفتارهای او ظاهر بشود. (فیروز آبادی/ ۳۶/۱۳۹۲)
تربیت زمینهساز
اصطلاح تربیت زمینهساز به مکتبهایی اطلاق میشود که شاخصه اصلی آن، اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجی و نجات دهنده خاصی به نام امام مهدی (عج) است.
«تربیت زمینهساز» تربیتی است که ما را آماده میکند برای تحمل امام (امامت علوی و مهدوی)، امامتی که امتهای پیشین نتوانستند به دوش بکشند و البته (امرٌ مُستصعب)، لازمه تحمل امام همان است که در راهبرد تربیت زمینهساز خواهد آمد؛ صبوری میخواهد و سعه صدر، همگرایی و تحمل یکدیگر… .
«ظهور» در لغت به معنای آشکار شدن چیز پنهان، پدیدار و هویدا شدن را گویند، ظهور در مباحث مهدوی به معنای ظاهر شدن حضرت مهدی (عج) پس از زیستن طولانی جهت برپایی حکومت عدل جهانی است. نکته مهم در ظهور مسبوق بودن آن به غیبت است.
درنگی در منتظِر و منتظَر
تربیت زمینهساز، مهندسی ایجاد و حفظ آمادگی همه جانبه منتظران است که با اندیشه وجود امام غایب و اهتمام بر انجام وظایف، در جهت زمینهسازی امر مقدس فرج و ظهور، برای رسیدن به کمال مطلوم و جامعه در تراز نهضت جهانی مهدوی، صورت میپذیرد. لذا هدف آرمانی جامعه زمینهساز ظهور؛ (تحقق جامعه توحیدی و حاکمیت عدل جهانی است) از این منظر؛ ما و حتی امام زمان (عج) منتظِریم و«لِیُظهِره علی الدّین کلّه» – (صف/۹) منتظَر ماست.
و اما از آنجا که حجت خدا، حی و حاضر است و آماده تحقق آرمان الهی «اَنّ الارضَ یرثُها عبادی الصالحون» (انبیا/۱۰۵) و طبق فلسفه امامت ، بنا نیست امام بدون امت تربیتیافته، امر مهم حاکمیت عدل الهی را در عرصه گیتی محقق سازد، پس این امام است که منتظِر امتی تربیتیافته است و هر گاه امت با ویژگیهای مورد انتظار، مهیا شد به فضل الهی هنگامه ظهور هم فرا خواهد رسید!
و اما از این حیث که تشنگان عدالت و معنویت، در آرزوی تربیتیافتگی و دست یازیدن به شایستگیهای امت در تراز یاران امام، لحظهشماری میکنند؛ این امت است که منتظِر و چشم به روزگاری دارد که با آمادگی کامل دررکاب امام؛ بیرق سبز مهدوی را بر بلندای گیتی به اهتزاز در آمده ببیند؛ قطعاً چنین انتظاری، شورانگیزترین پدیده است.
مهمترین کارکرد تربیت زمینهساز
پرورش استعدادهای انسانی تا باتوجه به ۳ قوه (اختیار، اراده و عقل) آدمی در مدار اصول تربیتی یعنی معرفت و ایمان و عمل صالح ؛ مطابق با آموزهها و الگوهای الهی و توحیدی، در جهت رشد و تعالی و کمال؛ قرار گیرد و بدینسان آمادگیهای همهجانبه را در خود به حد مطلوب و در طراز یاران امام عصر (عج) برساند، در این خصوص انواع آمادگی در حوزههای گوناگون مورد توجه قرار میگیرد.
۳ نوع آمادگی در ۴ حوزه
۱ – حوزه فردی
۲- حوزه سیستمی (شکلگیری ۳۱۳ سپاه)
۳- حوزه منطقهای (اتحاد کشورهای اسلامی)
۴- حوزه بینالمللی (ترویج ضرورت حاکمیت عدل یکپارچه جهانی) با بسیج شیفتگان عدالت و معنویت و حریت در جهان
آمادگی فکری و روحی (فردی و جمعی)
آمادگی در طرح و برنامهریزی
آمادگی در عمل
امام صادق (ع) در بیانی نقض و لطیف آمادگی همه جانبه یاران امام را در ۲ محور اساسی، به عنوان پیش شرط امر فرج و ظهور حضرت مهدی (عج) مطرح فرمودهاند: «اِذا قامَ قائِمُنَا المَهدی کانَ الرَّجُلُ مِن مُحبِّینا اَجرَأ ُ مِن سَیفٍ وَ اَمضی مِن سِنان»؛ هرگاه قائم ما مهدی (عج) ظهور کند دوستداران ما این ۲ ویژگی را خواهند داشت:
۱- برندهتر از شمشیر که ناظر بر آمادگیهای اعتقادی و معنوی است. (ایمانشان راسخ و سخت، چون کوه و آهن و در پاکی چون چشمه زلال)
۲- نافذتر از نیزه که ناظر بر آمادگیهای انگیزشی و جسمی است. (در غیرت و شجاعت پولادین به گونهای که از برق چشمانشان خصم بگریزد) (ینابیع الموده/ص۵۳۸/چاپ نجف)
اساس تربیت مهدوی
معرفت به امام، اساس تربیت مهدوی است، چنانکه فرمودند: «من لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه» والبته به دنبال معرفت نیز، وابستگیهای عاطفی و دلدادگیهای روحی و معنوی است که در قالب عشقی جاودانه ظهور مییابد و آنگاه با وجود این ۲ پشتوانه است که در مقام اطاعتپذیری و تبعیت تا مرز فدا شدن و ایثار جان و مال، امت امام پیش میرود. بنابراین مجموعه بینشها، مواضع و نگرشها و در نهایت رفتارها و عملکردها تماماً در مدار معرفت و محبت و تبعیت از امام تعریف میشود.
امام خمینى (ره) که فرمود: امید است که این انقلاب جرقه و بارقه ای الهی باشد که انفجاری عظیم بر تودههای زیر ستم ایجاد نماید و به طلوع فجر انقلاب مبارک حضرت بقیه الله ارواحنا لمقدمه الفداه منتهی شود! تحقق پیدا نماید. (صحیفه نور / ج ۱۵/ ص ۶۲)
هدف و آرمانهای جامعه مهدوی و زمینهساز ظهور
با استفاده از آموزههای نورانی وحی و نیز معارف نهفته در مکتب نبوی و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و نیز دغدغههای اندیشمندان و عالمان و مؤمنان بصیر، در روند رو به جلو و تسریع در امر تربیت زمینهساز ظهور، اهداف و آرمانهای مقدس و مشخصی را میتوان در نظر گرفت که از آن جمله است:
الف – تحقق وعدههای تخلفناپذیر پروردگار عالم
بر این باوریم که طبق صریح کلام وحى، وعدهها و عهد و پیمانهاى الهى هرگز تخلفپذیر نبوده و دیر یا زود به فضل الهى قطعیت پیدا خواهد کرد، و از طرفى وقتى به بسیارى از وعدههاى داده شده در قرآن و بعضاً نیز پیرو تفسیر برخى آیات شریف قرآن در روایات، بر مىخوریم، مىبینیم که هنوز محقق نشده است، چه آنکه تحقق بسیارى از آنها نیاز به زمینهسازى و تدارک مقدمات و الزامات خاص دارد و این مهم ضرورت زمینهسازى نهضت و حاکمیت جهانى مهدوى (عج) را بیشتر عیان مىسازد، کافى است به بعضى از این قبیل نویدها و وعدهها نظر نماییم:
«فلَن یُخلِفَ اللهُ عَهدَهُ» (بقره، ۸۰)
«وَلَن یُخلِفَ اللهُ وعدَهُ» (حج، ۴۷)
«لِیُظهِره علی الدّین کلِّه وَکفی بالله شهیداً» (فتح،۲۸)
امام صادق (ع) در تفسیر آیه فرمودند: این آیه در حق قائم آل محمد (ص) نازل شده است. (المحجه ص۱۷۱، بحارالانوار ج.۵۱ ص۵۰)
«و نُرید اَن نَمُنَّ علی الذین استُضعِفوا فی الارض» (قصص، ۵)
امام صادق (ع) فرمودند: این آیه مبارکه مخصوص صاحب الامری است که در آخرالزمان ظاهر میشود. ( تفسیر برهان، ج ۳، ص۲۲۰)
«و هو الّذی اَرسَلَ رَسولَه بِالهُدی و دینِ الحَقِّ لِیُظهِرَهُ علی الدّین کلّه»
امام باقر (ع) فرمودند: این آیه مبارکه در هنگام خروج مهدی آل محمد (ص) تحقق مییابد. (تفسیر مجمعالبیان،ج۵،ص۳۸)
ب – حاکمیت عدل الهی و امنیت پایدار و فراگیر
آرزوى همه ادیان و مذاهب به ویژه مکتب تشیع این است که با استقرار حاکمیت عدل جهانى مهدوى، بشریت تشنه امنیت و عدالت، از امنیتى فراگیر و پایدار تحت سایه حکومت عدالتگستر مهدوى برخوردار شود و اکنون این آرزوى آرمانى به هدفى مشخص و دستیافتنى تبدیل شده است، چنان که نوید این حقیقت را نیز روایات و احادیث فراوانى داده است:
۱ – «یَملَأُ اللهُ الارضَ قسطاً و وعدلاً کما مُلِئت ظلماً و جوراً» (منتخب الاثر ص۴۷۸)
۲ – «یخرج ذُلَّ الرّق من اعناقکم» (بحارالانوار ج۵۱،ص۷۵۲)؛ خداوند به وسیله مهدی (عج) ذلت بردگی را از گردن آنها بر میدارد.
۳ – «لا یوقظ نائماً و لا یُهریق دماً» (منتخب الاثر،ص۴۷۸)؛ عدالتی در پهنه گیتی میگستراند که خفتهای را بیدار نمیکند (یعنی کسی مزاحم آسایش کسی نمیشود) و خونی را به ناحق نمیریزد.
۴ – «هو الشّمس الطالعه من مغربها … فیطهّر الارض و یضع میزان العدل فلا یَظلم احدُ احداً» ؛ او همان خورشیدی است که از مغرب طلوع خواهد کرد … و میدان عدالت را میگسترد ، دیگر کسی به کسی ستم نمیکند. (الزام الناصب،ص۱۸۰)
۵ – «یفرّق المهدی اصحابه فی جمیع البلدان و یأمر هم بالعدل و الاحسان…»؛ حضرت مهدی (عج) یارانش را در همه شهرها پراکنده میکند و به آنها دستور میدهد که عدل و احسان را شیوه خود سازند. (الامام المهدی،ص۲۷۱)
۶- قال المهدی (عج): «اِنّی اَمانٌ لاَهل الاَرض»؛ من مایه امنیت اهل زمین هستم! (بحار، ج ۵۲، ص ۹۲)
ج – تحقق آخرین دولت حق
دولت عدل مهدوى آخرین دولتى است که بشر به خود خواهد دید. تمامى مدعیان قدرت یکى پس از دیگرى هنر خود را به رخ مردمانى از روى زمین مىکشند تا دیگر هیچ حرفى براى گفتن نخواهند داشت و این در حالى است که بشریت همچنان در انواع و اقسام معضلات و مشکلات و فسادها و ظلمها، دست و پا مىزند و از عمق وجود انتظار دولتى کریمه که شیرینى زندگى به تمام معنی انسانى را به ارمغان مىآورد، مىکشند.
امام باقر (ع) : «دولتنا آخر الدّول»؛ دولت ما آخرین دولت است و در آخر کلام میفرمایند: «و هو قول الله عزّوجل: والعاقبه للمتّقین» (غیبت طوسی، ص ۴۷۲/کافی، ج ۱، ص۴۰۷)
امام صادق (ع) پس از آنکه پیش از برقراری دولت ما همه گروهها به حکومت میرسند، علت این تقدم و تأخر را چنین بیان میدارند: «تا کسی نگوید: اگر ما به حکومت میرسیدیم به عدالت رفتار میکردیم. (غیبت طوسی،ص۴۷۲)
تعبیرهایی که در روایات در مورد دولت و حکومت امام مهدی (عج) آمده است:
دولت جهانی، قلمرو حکومت، دولت عدالت، بسط عدالت، دولت کریمه، کرامت مداری و عزتمندی، دولت صالحان، صالح بودن زمامداران، دولت حق، حق مداری، دولت مستضعفان، حاکمیت مظلومان، دولت امنیت، امنیت فراگیر، دولت رفاه و فراگیری رفاه.
«اَللّهُمَّ اِنّا نَرغَبُ اِلَیکَ فی دَولَهٍ کَریمه …»؛ خدایا! با یک دنیا اشتیاق، دولت کریمه را از تو خواهانیم! (مفاتیح/دعای افتتاح)
د- درک حجت خدا
وجود مقدس ولى عصر (عج) آخرین حجت خداست که البته امام حى و حاضر است و همواره مطابق با شرایط خاص غیبت و انتظار بىوقفه و پرتلاش افاضه فیض و امامت امت مىکند. آنچه مقصود و مقصد همه عاشقان و شیفتگان عدالت و حریت است، درک فیض حضور آن امام غائب است که حجت خدا و تمامکننده مأموریت رسالت و نبوت و نیز امامت و ولایت است.
قال رسول الله (ص): «لو لم یَبق مِن الدَّهر الّا یوم ٌلَبَعَثَ اللهُ رَجُلاً مِن اَهلِ بَیتی یَملَؤُ ها عَدلاً کَما مُلئَت جوراً» (ابی داوود، ج۲، ص۳۱۰ و بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۱)
قال رسول الله (ص): «لو لم یبق مِن الدُّنیا الِّا یومٌ لَطوّل َاللهُ ذلِک الیوم حتّی یَبعثَ اللهُ فیه رجلاً منّی اَو من اهل بیتی یواطئ اسمه اسمی» (سنن ابن داوود ج۲ ص۳۰۹)
کمیل ابن زیاد نخعی روایت میکند امیرالمؤمنین (ع) دست مرا گرفت و به طرف گورستان برد. چون به صحرا رسیدیم آه سردی برآورد و فرمود: «ولاتَخلوا الارضَ حُجّهٍ قائمٍ لله بحجّتِه اِمّا ظاهرٍ معلومٍ و اِمّا خائفٍ مَغمورٍ لئلّاتَبطُلَ حُججُ اللهِ و بیّناتهُ فی تمامِ الکلام» (غیبت نعمانی، باب۸، ح۱۱۸،ص ۲۲۲)
ابوحمزه میگوید از امام صادق (ع) پرسیدم: «اَتَبقیَ الارضُ بغیر امامٍ؛ فقال: «لو بَقِیَتِ الاَرضُ بِغیرِ امامٍ لَساخَت» (غیبت نعمانی، باب۸، ح۱۲۵،ص ۲۲۶)
ه-شکلگیری حلقههای منسجم یاران امامت و ولایت
امام صادق (ع): «خداوند حضرت قائم را با ۳ لشکر یاری میدهد: فرشتگان، مؤمنان و رعب (ترس انداختن به دل دشمن)» (فرهنگ الفبای مهدویت – موعودنامه، ص۷۸۲و بحار الانوار ج۵۲ص ۳۵۶)
امام باقر (ع): «گویا هم اکنون حضرت قائم و یارانش را میبینم که فرشته جبرائیل در سمت راست آن حضرت و میکائیل در سمت چپ و ترس و وحشت، پیشاپیش سپاهیانش و پشت سر آنها به فاصله یک ماه در حرکت است و خداوند او را با پنج هزار فرشته آسمان یاری میرساند» (بحار الانوار، ج۵۲ ص۳۴۳- نور الثقلین ج۱ص۳۸۸)
مهمترین اصل در ایجاد آمادگی
قطعاً مهمترین موضوع در ایجاد آمادگی ، یاران حضرت مهدی (عج) کمّاً و کیفا میباشد، چه آنکه برخى را این شبهه است که براى وجود مقدس امام زمان (عج) تنها ۳۱۳ نفر یار و یاورى مؤمن و قابل اعتماد باقى مىماند و جز آنان تمامى آحاد مردم روى زمین را فساد و تباهى فرا خواهد گرفت. در حالى که این برداشت غلط و غیرقابل قبول است. بر آنچه از مجموع روایات به دست مىآید اولاً این ۳۱۳ نفر از جمله خواص امت و داراى شأنیتهاى اجتماعى و ظرفیتهاى هدایتگرى و رهبرى هستند که امتها و ملتهای انسجامیافته در حلقههای عظیم جبهه مهدوی را، هدایت و مدیریت و فرماندهی میکنند.
حلقههای یاران حضرت در جامعه انسجامیافته در مدخل ظهور
حلقه اول
۳۱۳ شخصیت بزرگ از علما و قضات و حقوقدانان و رهبران وحاکمان و پرچمداران صالح و شایسته که ممکن است ۳۱۳ سپاه و لشکر و ملت را سازماندهی کرده باشند!
«آنان پرچمداران و فرمانروایان الهی هستند» (بحار الانوار/ج ۵۲/ص ۳۲۶)
«آنان افرادی نجیب، قاضی (حقوقدان)، مدیر و فقیه در دین هست» (منتخب الاثر/ص ۴۸۵)
«از ۳۱۳ نفر یاران تعداد ۵۰ نفر از شخصیتهای زن هستند» (بحار الانوار/ج ۵۲/ص ۳۲۳)
فرماندهان میانی و بدنه اصلی سپاهیان حضرت را تشکیل میدهند که طبق آنچه از برخی روایات استفاده میشود ،تعدادشان ممکن است بیش از ۱۰۰۰۰ نفر باشد. (الغیبه نعمانی/ص ۳۰۷)
حلقه دوم و سوم
عموم یاران حضرت که با ایمان راسخ و اتحاد و انسجامی عظیم و غیرت و شجاعتی پولادین در رکاب مولایشان جانفشانی میکنند.
الزامات تربیت زمینهساز
با توجه به نیازها و ضرورتهای متنوعی که در دوران غیبت و جامعه منتظر برای رسیدن به جامعه در تراز ظهور وجود دارد، مجموعه الزاماتی را باید مد نظر قرار داد به اختصار و در ۲ بخش راهبردی و ساختاری به آن میپردازیم:
الف – الزامات راهبردی یا رهیافتها و رویکردها
در برنامهریزی تربیت نسل منتظر، همواره ۲ جهت و رویکرد اساسی مدنظر است که باید در پیگیری و برنامهریزی راهبردی مورد توجه قرار گیرد و سپس متناسب با آن رهیافتها و نقشه راه ترسیم شود:
رشد جسمانی و آمادگیهای فیزیکی و انگیزشی در جهت تأمین سلامت تن و جسم و روح و روان
رشد روحانی و معنوی متناسب با عصر ظهور در جهت تقویت ایمانها و باورها
۱-تمسک و تبعیت از قرآن و عترت؛ هر حرکت تحولی برای رسیدن به مقصد و هدفی روشن، نیازمند به راهنما و هدایتگری است تا آدمی سریعتر و به دور از انحراف و خطا و سردرگمی، از موانع عبور کرده و به مقصود خویش نائل آید. در مسیر انتظار و پیش روندگی به سمت جامعه ایدهآل مهدوی، این قرآن و عترت است که نقش راهنمایی مطمئن را برای ما ایفا میکند. زیرا تمسک به قرآن و توجه به هدایتهای ارشادی و تکلیفی ائمه معصومین (ع) به ویژه شخص حضرت حجت (عج) و به موازات آن پرهیز از همراهی با دشمنان آنان و نیز پرهیز از هرگونه حرکت خودسرانه و تابع نفس اماره، آدمی را در مکتب انتظار متناسب با شایستگیهای دولت حق تربیت میکند.
۲- دانش بنیان و علمآموزی و توجه به رشد علمی جامعه مسلمین، چه آنکه علم و معرفت و دانش باید به اوج خود رسیده باشد تا بدین سان جامعه مهدوی بر قلههای عزت و پیشرفت علمی قرار گیرد.
۳- عدالتخواهی و مبارزه فراگیر با ظلم و ظلمگرایی و روشن است که این مهم با سکون و سکوت و بیتحرکی سازگاری ندارد.
۴- اقامه احکام و دستورات الهی و عمل جدی به تکالیف دینی و اجتناب از هرگونه عصیان و نافرمانی و گناه و آلودگی در جهت پاسداشت سلامت و طهارت معنوی و تربیتی و اخلاقی در زندگی فردی و اجتماعی.
۵- احساس مسؤولیت اجتماعی و اقدام جهت حل مشکلات مسلمانان و نیز همدلی و همدردی با مظلومان و مستضعفان و…
۶- پذیرش رویکردهای دینی و اصالت بخشیدن به تربیت دینی تا تجلی روح دینمداری و اعتقاد پابرجا و راسخ به دین، در جهت تحقق حاکمیت دین در عرصه زندگی بشر.
ب – الزامات و مؤلفههای ساختاری
نهادها و ساختارهای فرهنگی و تربیتی باید به این نکته مهم توجه داشته باشند که کوچکترین اشتباه و بی توجهی و غفلت آنها میتواند سبب خارج شدن خود و خروج دیگران از مسیر تربیت مهدوی باشد، به ویژه در دنیای پیچیده امروز که دشمنان با ابزار مختلف به کمین نشستهاند. شناسایی و جذب و استفاده بهینه و مفید از سرمایههای مادی و معنوی امت اسلام امری است بسیار ضروری که توسط نهادها و سازمانهای مسؤول باید به نحو صحیح ومطلوبی صورت پذیرد. مطلوبترین کار، سازماندهی یک نظام و سیستم تربیتی است که پس از مشخص شدن مبانی و اهداف و راهبردهای تربیتی با رویکرد زمینهساز ظهور، زیرساختها و قوانین و راهکارهای جذب و سازماندهی و به کارگیری سرمایههای عظیم نیروی انسانی و استعدادهای درونی جامعه اسلامی است.
۱ –ساختار و نهاد خانواده مهدوی
خانواده یکی از مهمترین و اساسیترین ارکان تربیت مهدی باور و تربیت قرآنی و مکتبی است تا آنجا که خداوند میفرماید: «قوا انفسکم و اهلیکم ناراً…». از منظر قرآن نهاد خانواده و نقش تربیتی پدر و مادر اساسیترین پایه تربیتی محسوب میشود. در اسلام نه اصالت با فرد است و نه با جامعه، بلکه در اسلام زیر بنای فرد و جامعه را خانواده تشکیل میدهد و اصالت در اسلام با خانواده است. چرا که پیدایش هر انسانی از رابطه پدر و مادری است و آرامش و سلامت هر انسانی هم در پناه زندگی مشترک رقم میخورد.
مع الأسف امروزه در جامعه اسلامی ایران و حتی در سراسر جهان با توجه به گسترش فرهنگهای باطل و تبلیغات وسیعی که درباره سبک زندگی وارداتی و به ویژه غربی میشود، اصل ازدواج و فرهنگ صحیح دینی آن با هجمههای گوناگون و بعضاً بیمهری جوانان مسلمان رو به رو شده است و آمارها در داخل و خارج بعضاً هشدار دهنده است! رهبر انقلاب امام خامنهای (مدظله) با درک عمیق نسبت به این تهدید جدی هشدار میدهند:
«جامعه بیخانواده جامعهای آشفته است؛ جامعه نامطمئنی است، جامعهای است که در آن مواریث فرهنگی و فکری و عقاید نسلها به یکدیگر آسان منتقل نمیشود. جامعهای که در آن تربیت انسان به راحتی و روانی صورت نمیگیرد. اگر جامعهای خانواده نداشته باشد یا خانواده در آن متزلزل باشد؛ انسان در بهترین پرورشگاههای خود، پرورش نخواهد کرد».
«اگر در جامعهای خانواده مستحکم شد. زن و شوهر حقوق یکدیگر را رعایت کردند و با هم اخلاق خوش داشته و سازگاری نمودند و با همکاری هم مشکلات را بر طرف نموده و فرزندان را تربیت کردند، جامعهای که اینطور خانواده ها را داشته باشد، به صلاح خواهد رسید و نجات پیدا خواهد کرد». (نگارش/۱۳۸۶/ص ۲۱۵)
مهمترین نیاز خانواده مهدوی چیست؟
مهمترین نیاز خانواده زمینهساز، «مدیریت» است و مدیریت، بدون نقشه راه و برنامه راهبردی روشن، موفقیتی نخواهد داشت. مدیریت خانواده از ۲ بخش سختافزاری که متوجه مردان و نرمافزاری که متوجه زنان است تشکیل مییابد و لذا خدای حکیم و قادر، مرد را موجودی سخت و بالعکس زن را با لطافت و نرم، همچون گلبرگهای گلهای بهاری قرار داد. بنابراین مرد و زن جدا از هم ناقصند و در بستر زندگی مشترک میتوانند با هماهنگی هم، کانون خانواده را به کانون تربیت و پرورش انسانهای شایسته در راستای اهداف نهضت مهدوی؛ تبدیل کنند. از این منظر اساسیترین پایه سرمایه جامعه مهدوی؛ خانواده است و لذا باید هر یک از اعضای آن بر حقوق و وظایف یکدیگر در دوران انتظار، واقف بوده و در انجام آن نیز کوشا باشند.
نکته مهم در تربیت زمینهساز که بر مسؤولیت پدران و مادران نسبت به فرزندان میافزاید این است که اثرپذیری فرزندان از والدین در تمامی دوران رشد اعم از بارداری، شیرخوارگی، کودکی و نوجوانی است.
۲- نهاد و سازه تربیت مربی مهدوی (ضرورت تربیت مربیان مهدوی)
جامعه بشرى روز به روز همگام با پیشرفت علم و تکنولوژى در حال نوشوندگى و رشد و پیشرفت است، امر مهم تربیت که با استفاده از شبکه عظیم مربیان در حال جریان است باید همواره در ۲ جهت اساسى مجاهدت و تلاش بىوقفه داشته باشد.
۱. نو شوندگى محتوایى و ساختارى اعم از متون آموزشى و تربیتى و شیوهها و روشهاى آموزشى و تربیت با استفاده از ابزار کمک آموزشى جدید.
۲. تربیت مربیان متعهد و متخصص با برخوردار شدن از ۳ عنصر دانش، توان و انگیزه، در جهت نیازهاى تربیتى، جامعه مهدوى. بازسازى و بازمهندسى و به روزشوندگى نهادهاى تربیت مربى مهدوى از گامهایى است که مسیر رو به جلو تربیت زمینهساز را قوت بیشترى مىبخشد.
امام علی (ع): «لا یَحملُ هذا العَلَم الا أهلُ البَصرِ وَالصّبرِ و العلمِ بِمَواقعِ الحقّ …»؛ پرچم مدیریت و فرماندهی را بدوش نمیکشد مگر کسی که صاحب بصیرت و مقاومت و آگاه به مواضع و مسائل حق باشد. (نهج البلاغه فیض/خ ۱۷۲)
مؤلفههای سرمایهای در تربیت زمینهساز
تفکر و عمل بسیجی؛
تفکر بسیجی ترجمانی از تفکر مهدوی
پیوند و بیعت با ولایت، ایمان و اخلاص، حریت در عبودیت، اطاعت آگاهانه، عدالتخواهی، ظلمستیزی، شهادتطلبی عاشقانه، ایثارگری کریمانه، زهد و قناعت، تواضع و صمیمیت، شجاعت و دلاوری، صلابت و کوبندگی، ابتکار و خلاقیت، عزت نفس، گمنامی و دوری از شهرتطلبی، مدیریت و تدبیر شایسته، غیرت و جوانمردی، تعهد و وفاداری، صبر و پایداری، ترحم و نوعدوستی، عبادت و استغاثه به درگاه خدا، تکبر در برابر استکبار و … همگی از فرهنگ و تفکر بسیجی درخشندگی خاصی دارد! (حسن بیگی/ ۱۳۹۰ /ص ۸۶)
پیشینه تمدنی و تحولی (بعثت، غدیر، عاشورا؛ چه آنکه عاشورا برآمده بعثت و غدیر و انتظار نیز دامنه و ادامه عاشوراست) بعثت و غدیر به منزله ۲ حماسه بزرگ است که یکى مأموریت نبوت و رسالت را به اتمام رسانیده است و دیگرى سرآغاز جریان امیدبخش امامت و ولایت در جهت ضمانت بقاء شریعت نبوى است و از این حدیث که عظمت هر دو حماسه در تابلو خون رنگ کربلا و نهضت عاشورا براى همیشه زمان به نقش و نگار در آمده است جاودانه و ماندگار خواهند بود، از این روى براى دوران انتظار سرمایهاى گرانسنگ محسوب مىشوند، چه آنکه انتظار نیز ترجمانى از بعثت و غدیر و عاشورا است.
از اینکه بگذریم عناصر و مؤلفههاى دیگرى نیز وجود دارد که براى تربیت زمینهساز ظهور سرمایهاى مفید و مؤثر تلقى مىشود که از آن جمله است.
اعتماد، عدالت، امنیت، ولایتپذیری، وحدت و انسجام ملی، آزادی و حریت، مصلحت و حکمت
نتیجه
طبق صریح آیات وحی که از آن جمله است آیه ۹ سوره مبارکه صف «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون» جهتگیری اصلی در آموزههای اسلام، شکوفایی استعدادهای بشر پس از دریافت هدایتهای نافذ انبیاء و اولیاء خدا و کسب تجربیات فراوان در گذر زمان و تجلی شایستگیهای امت در تراز خاتم اوصیاء حضرت مهدی (عج) است تا در قیام و فریاد آخر، عهدهدار مسؤولیتها و مأموریتهای سنگینی در نهضت و دولت مهدوی (عج) باشد.
در واقع آخرالزمان هنگامه تجلی رشد یافتگی و رسیدن به اوج آمادگی همه جانبه تمامی دوستداران واقعی امامت و ولایت است که بشریت تشنه عدالت و پاکی و معنویت را متوجه کانون امامت یعنی حضرت مهدی (عج) میکند و در رکاب آنحضرت سازماندهی و به کارگیری میکند.
تحقق این امر مهم از طرفی تربیتی عمیق و نظامند و هدفمند را طلب میکند و از طرفی نیز نهادها و ساختارهایی که شاکله عظیم جبهه مهدوی را سامان داده و پیشبرندگی و عدالت گستری و ظلم ستیزی و دین محوری و ولایتمداری را در زندگی نهادینه سازد و بدینسان عرصه گیتی را برای هنگامه ظهور فراهم و آماده سازد. انجام و تحقق رسالت عظیم تربیت زمینهساز دولت مهدوی بیش از هر چیز نیازمند نظامات و نهادهایی است که ضمن تربیت مربیان و متربیانی شایسته، قابلیتها و ظرفیتهای نظری و عملی جامعه بشری را به خوبی شناسایی، جذب، سازماندهی و در نهایت تربیت و پرورش دهندگی و به کارگیری کند.
این امر لازم و ضروری جز در بستر ساختارها و شاکله سالم و جامع و به دور از نقص و عیب و حتی تهدید و ضعف امکانپذیر نیست و لذا به موازات پیشروندگی باید متناسب با شرایط جدید و اقتضائات زمانی و مکانی، ضمن رصد عوامل محیطی (فرصتها و تهدیدات، ضعفها و قوتها) در جهت ترمیم و به روز شوندگی نظامات و ساختارها و برنامههای راهبردی و عملیاتی اعم از امور سختافزاری و نرمافزاری، اهتمام ورزید. باز مهندسی ساختاری تربیت زمینهساز ظهور ناظر بر نظارت و کنترل و اقدام عملی جهت تحقق این امر مهم و ضروری است. چه آنکه تغییر در شرایط زمان و مکان، تغییر و تحول در کم و کیف ساختارها و نهادهای فرهنگی و تربیتی را نیز طلب و اثرگذاری برنامه ها و اقدامات را تضمین میکند.
یادداشت از: ابوالقاسم علیزاده
انتهای پیام/